جعفر صابری /تیپ شناسی

ساخت وبلاگ

به نام خدا

بسم الله ، توکلت  علی الله ، ولا حول ولا قوه الا  بالله

تیپ شناسی

 

بیشتر وقتها  زند گی و آینده ما بدلیل ندانستن ساده ترین موارد و روشهای زندگی و زنده بودن، نابود می شود ، اینکه ما برای خودمان وقت نمی گذاریم و دنبال  شناخت بهتر از نقاط ضعف و قدرتمان نمی رویم !

مغرورانه فکر میکنیم همه چیز را می دانیم و لازم نیست که با کسی مشورت کنیم  و گاه حتی  زحمت خواندن یک صفحه نوشته را هم به خود نمی دهیم !

اگر فقر ، گرفتار و یا به قول خودمان بد شانس هستیم ؛ مشکل از کائنات نیست ،دست خدا هم در کار نیست که مارا همیشه گرفتار و یا بد بخت نماید!

پس چه چیز باعث بدبختی من است؟

ساده است خود خود خودت!

 

همواره بشر از تاریکی  می ترسیده چرا که اطرافش را نمی دیده ؟ چرا هیچ نابینایی   با این که در تاریکی مطلق است نمی ترسد؟

چون او حس های دیگرش را به کار میگیرد و دنیای تاریکش را برای خودش روشن میکند او با سلاح دانایی مشکلاتش را خودش به راحتی و تنهایی مرتفع میکند!

ما باید بدانیم:

انسان توانمند، انسان نگران نیست،

انسان آگاه است!

پسر من به من می گوید :پدر تو مانند پدر های دیگر نیستی نتوانستی  مرا به آرزوهایم برسانی و...

مثال ساده ای هست که می گوید:

 اگر تو در یک خانواده فقیر بدنیا آمدی این تقصیر تو نبوده اما اگر فقیر از دنیا بروی بدون شک مقصر خودت بوده ای!

اولین شرط داشتن ثروت، داشتن عقل و شعور کافی است و این بدان معنا است که تو بدانی کی  هستی! و چه شخصیتی داری  و چطور باید برای خودت برنامه زندگی تعریف کنی و این بدون داشتن  اطلاعات کافی و درست غیر ممکن است . ما برای روشن کردن اطراف تاریکمان نیاز به روشنایی داریم و رو شنایی، بدون ابزار غیر ممکن است .یکی از مهمترین ابزار این کار، دانش  است که از شعور برخاسته میشود و اگر کسی شعورش را بکار نگیرد چه می شود به او گفت؟

بعضی از دانشمندان معتقد هستند که انسان از بدو تولدش مانند معدنی است که همه چیز را در خود دارد  به مرور زمان میرود داخل این معدن یا انباری میگردد و آنچه باید بیابد را می یابد و برخی دیگر میگویند: انسان مانند تخته ای نانوشته است که به مرور بر رویش نوشته ها شکل میگیر د با آموزش و یا دیدن و تجربه کردن ...

 فرض میکنیم هر دو ، درست است چون چه فر قی میکند ! مهم این است که بالاخره ما باید بفهمیم که می فهمیم و حاشا به حال شما که قدم به راه فهمیدن گذارده اید و می خواهید که بفهمید؛ چرا که از این پس دیگر در زندگی ، کار ، عشق و ... کمتر دچار چالش میشوید و بدون شک انسان موفقی خواهید شد.

 انشاءالله

این دانش را ازشناخت  شخصیت ساده و بسیار زیادی که شاید شما و یا نزدیکانتان دارند شروع میکنیم.

 

مرد آراس

 

رفیق باز ، بی حوصله ،  بی دقت ، بی خیال و...

مرد آراسی اهل دوستی و بیرون رفتن است ،بیشتر وقتش را دوست دارد با دوستان بگذراند ، به درس توجه ندارد و از ریاضی و حساب وکتاب متنفر است ،اگر بگویی این کار را نکند بدون شک باز و باز و باز همان کار را میکند ! طوری که آدم فکر میکند لجباز است.

 مرد آراسی اگر مغازه دار باشد و با دوستش برای نهار بیرون برود، شاید تا فردا درِ مغازه اش را باز نکند !

 اگر شب برای شام جایی رفت شب نشسنی شاید تا فردا صبح همانجا بماند و بعد از خوردن یک صبحانه مفصل به خانه خودش باز گردد.

 شور و هیجان عجیبی دارد  در همه کار نظر می دهد و ...

اما هیچ بر نامه ای برای آینده خود ندارد و شاید در سن 50 سالگی هم صاحب یک خانه و یا بیمه بیکاری نباشد. همیشه اطرافیانش بخصوص فرزندانش به او میگویند تو برای ما چه کردی ؟

اما همین مرد آراسی بشدت دیگران را دوست دارد و اگر دوستش از او بخواهد برایش کاری بکند از همه چیز میگذرد و به دنبال حل مشکل دوستش میرود ساعت ها از زندگی و کارش می گذرد و بدون هیچ چشم داشتی به حل مشکل دیگران تلاش میکند ، بسیار خوش برخورد و خوش کلام است ساعت ها آدم را سرگرم میکند و در سفر با  او  بی نهایت به آدم خوش میگذرد بخصوص هر چی بیشتر باشی بهتر است .

حریم خصوصی ندارد و راحت در خصوص مسائل زندگی و شخصیش صحبت میکند و چیزی به اسم حساب وکتاب و مدیریت مالی برایش تعریف نشده و هرچی در میاورد راحت یا خرج میکند و یا قرض میدهد که در گرفتنش هم همتی ندارد، کتاب خواندن برایش درد ناک است و به هیچ عنوان اهل مطالعه و علم و تئوری نیست ! بیشتر عاشق وقت گذرانی با رفیقانش است و تفریحش گردش  میباشد بیرون  از خانه وبا جمع رفقا حال میکند...

راحت به دیگران اعتماد می کند .

برای زنان جذاب هستند و نظرشان را جلب میکنند.

بکشیدش دروس تئوری را نمی آموزد و تمایلی هم به آموختنش ندارد اما برعکس ببرش در یک گارگاه و فقط توضیح بده این وسیله این طور ساخته میشود چند نمونه تکمیل تر و بادقت بالا تر از اصلش را برایت میسازد و تحویل میدهد .

این گونه افراد،  راحت  دوست پیدا میکنند و خیلی زود کاری را شروع میکنند و بدون مطالعه دست به کار میشوند مشارکت میکنند و اگر همان اول کار به حساب کتاب و نوشتن ریز مخارج اقدام شود با دلخوری کنار میکشند و میگویند در عالم رفاقت چه نیازی به حساب و کتاب و ما باید به هم اعتماد کنیم و بی خیال بابا کی حساب وکتاب خواسته... و فاجعه است اگر چند آدم آرسی با هم مشغول به یک کار شوند بدون شک  سر یک سال ورشکسته مالی خواهند شد و با دلخوری از هم جدا میشوند!

حالا اگر خود ما این تیپ شخصیت را داریم که کمی خود مان را شناختیم و اما اگر اطرافیانمان مثل همسرمان  یا فرزندمان این گونه است، یک قدم به شخصیت شناسی نزدیک شده ایم.

حالا کافیست یک بار دیگر نقاط ضعف و قدرت این تیپ شخصیت را  بررسی  کنیم و برای نمونه ببینیم که :

آیا این تیپ شخصیتی می تواند در دانشگاه رشته ریاضی و یا حسابداری بخواند؟

آیا این تیپ شخصیت می تواند مدیر مالی خوبی شود؟

آیا  میتوان مدیریت مالی زندگی و کاری  را به این گونه افراد سپرد؟

آیا  بهتر نیست  با توجه به  شیرین زبانی و خوش سخن بودن این گونه  افراد  مدیرت فروش و فروشندگی را به  او سپرد؟

با توجه به حس یاری رساندن و امداد گری او آیا بهتر نیست او یک مأمور آتش نشان شود؟

این گونه آدم ها برای مشاوره بسیار عالی هستندوخیلی خوب مشاوره میدهند و افراد را راهنمایی میکنند، اما خودشان  کلی عقب می مانند و برای نمونه به کسی که میخواهد کاری را شروع کند میگویند به فکر بعد باشد حتماً بیمه یادت نره خود را بیمه کن  ولی خودشان تا سالها به فکر خودشان نیستند و حتی بعد از پنجاه سالگی هم بیمه نیستند و هیچی ندارند!

این آدمها در جامعه رشد زیادی نمی کنند و مدیر و یا مسئولیت بزرگی به دست نمی گیرن چون اساساً به فکر رسیدن به  این گونه  جا ها  هم نیستند و دم را غنیمت می شمارند .

متأسفانه شخصیت این افراد بدلیل یاری رساندن به دیگران طوری است که اگر گیر نا رفیق بیفتند خیلی زود گرفتار میشوند و اعتیاد کمترین آنها است !

فرض کنید یک پسر بچه آرسی  داریم و بشدت متخصص در ریخت و پاش منزل است و رفته اتاق برادرش را به هم ریخته چه برخوردی باید با او کرد؟

باز که این اتاق را به هم ریختی تو کی آدم میشی بیا برو بیرون الاان داداشت می اد و...

یا بهتر است بگوئیم وای چکار کردی؟ بیا تا برادرت نیامده اتاقش را درست کنیم تو که میدونی اون چقدر روی وسایلش حساس است و بعد از تمیز کردن اتاق باریکلا آفرین من بهش میگم تو در  تمیز کردن اتاقش به من کمک کردی. میای پذیرایی را هم با سلیقه تو درست کنیم؟

 یا یک مرد آرسی : قرار است ما بعنوان همسرش از او و توانایی اش برای درست کردن کولر خانه مادرمان کمک بگیرم و آن نیروی فوق العاده را در خدمت خود داشته باشیم: به محض رسیدنش،

 سلام ببخشید اگر زنگ زدی تلفن اشغال بود ! بنده ی خدا مادرم بود در این گرمای تابستان کولر خانه اش خراب شده بود و میگفت: تورو خدا به همسرت بگو بیاد یه نگاه به کولر من بندازه  من به کی اعتماد کنم  بیارمش تو خونه ام، من یه پیرزن تنها ، کدام مرد غریبه را بیارم داخل که قابل اعتماد باشه ،تازه همسر تو ماشاءالله از همه بهتر این کارای فنی را بلد است!

بنده ی خدا مرد آرسی لباسش را در نمی آورد و میره منزل مادر زنش تا کولر و یا هر وسیله         دیگه ای را که خراب شده درست کنه و بعد از آنجا تماس میگیره که من همینجا پیش مادر  نهار می مونم!

زندگی چقدر شیرین میشه!حالا همین بنده ی خدا مرد آرسی بره خرید و برای نمونه گوشت میخرد، اگر بگویی این چیه پراز چربیه و همه اش استخونه مگه مجبوری و چرا این را خریدید و...من      نمی گویم چی میشه؛ خودتان فکرکنید متوجه میشوید. اما برعکس وای عزیزم دستت درد نکنه اون دفعه  از کجا گوشت خریده بودی خیلی  خوب بود همه اش رو چرخ کردم و قابل استفاده بود این دفعه فکر کنم بیشترش را باید بریزم دور حیف خدا را خوش نمی اد خیلی ها همین را هم ندارند  برکت خدا است و...

مدیریت زندگی دست ماست به شرط اینکه بدانیم خودمان چه شخصیتی داریم و یا طرف مقابلمان چگونه شخصیتی دارد.

یا فرض کنید یک پسر بچه آرسی داریم و درس نمیخونه هی میگیم بخون ، معلم میگه بخون و تو هیچی نمی شی ببین هم کلاسی هاتو ، بیشتر لج میکنه و بی خیال میشه اون لج نمی کنه داره کار خودش را میکنه روش یاد دادن به این بچه متفاوت هست. توحین و تحقیر کاری از پیش نمی بره !

 شما به یک جوان آرسی مبلغی میدهید تا یک  کاری کنه مثلاً مغازه اغذیه فروشی باز کنه  اتفاقاٌ پسر دوست خانوادگی شما هم همین کار را شروع کرده ولی بچه شما ورشکسته میشه و اون یکی موفق ! شما با ناراحتی میگین : تو چقدر بی لیاقتی، هم سرمایه ات بیشتر بود و هم جای مغازه ات ،چرا عرضه نداشتی موفق بشی؟ چرا پسر فلانی که رفت رشته حسابداری تونست یه حسابدار خوب بشه این هم کار گیرش آمد اما تو لیسانس هم گرفتی بیکاری؟

فاجعه است، مقایسه افراد با یکدیگر! ما باید افراد را با خودشان  مقایسه کنیم!

مدیریت زندگی دست ماست به شرط اینکه بدانیم خودمان چه شخصیتی داریم و یا طرف مقابلمان چگونه شخصیتی دارد.

  حالا بد نیست برویم سراغ شناخت یک شخصیت دیگر  یعنی زن های آتنایی !

بسیار دقیق و حساب گر ، دوست دارد هر چیزی سر جای خودش باشد و به حریم شخصیش         بی نهایت اهمیت میدهد .عاشق مطالعه است و همیشه به دنبال یاد گیری و علم و دانش میرود  سن و سال هم برایش معنی ندارد در هر سنی می خواهد یاد بگیرد و میرود که بیاموزد !

از کار هایی مثل خیاطی ،آشپزی و کارهای  خانه خوششان نمی آید ولی برای تدریس عالی هستند ، حتی همان آشپزی !

مشاغلی مثل پزشکی  را دوست دارند، چون علمی است و عاشق کتاب و مطالعه هستند و در کانالهای مختلف علمی عضو هستند و مدام اطلاعات علمی جذب میکنند.

از جمع زیاد خوشش نمی آید و بیشتر ترجیح میدهد با همسرش و نزدیکترین افراد ش تنها باشد و خیلی باهاش سخته با چند نفر دیگه به مسافرت بروند و وای اگر کسی دست به موبایلش بزنه و یا در کیفش را باز کنه !بیشتر در خودش میریزه و درون گرا هست ، دیر تر با آدمای اطرافش جوش میخورد و اهل عروسی و شادی و بیرون گشتن برای نمونه رفتن به خرید و از این کارا نیست ! اگه بره تو یه فروشگاه اول دنبال اتکت میگرده و اگر نباشه قیمت بیشتر جنس هارا از فروشنده  میپرسه و بدون شک چیزی نمیخره و میاد بیرون میگه اینا غیر قابل اعتماد هستند!

براش مهمه که همه چیز شفاف و دقیق و روشن باشه !

زندگیشون همیشه متوسط رو به بالا است و برای نمونه میگن یه ماشین صد میلونی بسه دیگه یه آپارتمان 150 متری بسه دیگه  یعنی برای خودشان یک حدی دارند و کمتر به  مسئولیت های بالا و مهم میرسند و به نوعی یک مرزی برای خودشان قائل میشوند و یک حدی برای خودشان دارند این در اتشان است.

اگه با یک مرد آشنا بشه خیلی با احتیاط برخورد میکنه  برای نمونه اگر طرف بخواد برساندش  سر کوه، میگه من پیاده میشم، کار دارم میخوام یه چیزی بخرم ... پیش خودش میکه چه معنا داره همین اول کاری طرف پلاک خانه مارا بلد بشه!

اگه ازش چند تا عکس بخواهی میگه بزار بیشتر با هم آشنا بشیم چشم عکس هم تقدم میکنم!

حالا  فرض کنیم یک مرد آرسی با آن شور و حال و هیجانات  عاشق یک زن آتنای شود! چه میشود!

شب به او میگوید با من ازدواج میکنی؟ زن میگوید بگذار کمی فکر کنم !

 صبح به زن زنگ می زند فکرات را کردی؟

 زن میگه: یک شب کمه

 مرد میگه :مگه میخوای چه کار کنی؟قرار یه بعله بگی دیگه!

حالا به هر دلیلی  ازدواج میکنند و مرد میره سراغ موبایل زنش، زن فریاد میزنه چه کار میکنی؟ مرد ،چیه، مگه چیزی توش داری و فاجعه !

یکی از دوستان با همسرش مشکل داشت و هردو بدون اینکه بدانند مشکل کار در نشناختن شخصیت  خود و طرف مقابلشان است بحث و دعوا داشتند که چرا مادر تو وقتی آمده بود خانه ما ،پا شد رفت در کابینت هارا باز کرد و بشقابها را آورد سر سفره؟ مرد هم میگفت حالا مگه چی شده آخه مگر مادر من خودش بشقاب نداره یا بشقاب ندیده هست، مگه تو، تو کابینت چی قایم کرده بودی که نباید بدون اجازه ات درش باز میشد و... زن یک کلمه میگفت تو نمی فهمی من چی میگم!

و من میگم هر دو شما نمی فهمید که من چی میگم!

بیشتر ما با عشق و  سختی یک زندگی را شروع میکنیم ولی به راحتی نابودش میکنیم چون         نمی خواهیم یاد بگیریم که باید بزرگ بشویم. ما به دنیا آمدیم که کامل بشویم یاد بگیریم و رشد کنیم به کمال برسیم ولی تلاش نمی کنیم .

مورد تحسین جنس مخالف هستند اما به عنوان همسر انتخاب نمی شوند.

حالا فرض کنید یک مرد با مشخصات مرد آپلو نزدیک به همین خصوصیات زنان آتنا دو فرزند پسر با مشخصات آرسی دارد که نشسته اند فوتبال نگاه  میکنند و تیم مورد علاقه خانواده یک گل می زند پسرها با یک دنیا شور برمی خیزند وشادی میکنند اما پدر میگوید : چیه مگه شما گل زدید ... آنقدر ورجه و وورجه کردن نداره !

پسر بچه ها چه حسی دارند حالشون از این رفتار پدر گرفته میشود و میگویند ای کاش با دوستان بودیم و شادی میکردیم و تخمه میخوردیم... این میشود که آنها دوست دارند با دوستانشان باشند و شاد باشند!

متاسفانه در کشور ما کم نیستند افرادی که وقتی با شور و نشاط در خصوص آرزو ها و برنامه هایمان صحبت میکنیم میگویند که چی، خوب دانشگاه قبول شدی این همه لیسانس بیکار تازه فوق لیسانسها هم بیکار هستند ،کو کار؟

در چنین مواقعی این نیرو های باز دارنده یک پیام باید بشنوند :

اگر خوب باشی ،نمونه باشی ،تک باشی کار هم هست !

به زبان دیگر

 

برای بهترین ها همیشه کار هست!

یعنی با تلاش بیشتر باید نمونه شد نه مثل همه تکراری!دوستی به من میگفت :این که شما میگویید تلاش ،من هرچی تلاش میکنم خبری نمیشه ؛ نگاهش کردم و گفتم: شما به خودت در آینه  نگاه کردی؟ حتی لباس پوشیدنت مثل همه هست ! آرایش و پوششت مانند هزاران نفر دیگر است !تو ذهنت تکراری است برای رشد باید از خودت شروع کنی دنبال مد نباشی مد بسازی!

وقتی همه لیسانسه هستند و یا فوق لیسانس بیکار، تو باید متفاوت باشی :

 شوماخر قهر مان  رانندگی  میگوید:

راز موفقیت من این است وقتی همه ترمز می گیرند من گاز میدهم!

و در ایران اتفاقاً خوب جواب میدهد، برای نمونه  در ایران 30 نفر وارد دانشگاه رشته کامپیوتر میشوند و همه فارغ التحصیل می شوند  اما 25 نفر یا بیکار هستند و یا شغلی جز کار کامپیوتر را دنبال میکنند بر خلاف خارج از ایران و بخصوص اروپا یا آمریکا چرا که آنجا قبل از دانشگاه خوب شخصیت شناسی میشوند و بعد تعیین رشته میکنند، و از یک کلاس 30 نفری  ، بیش از 28 نفر وارد کار کامپیوتر میشوند.

سؤال جالب این شخصیت شناسی چه زمان باشد؟ بهتر است .من میگویم در کودکی ،چرا که  شخصیت در  کودکی شفاف تر  است و راحت تر میتوان آن را کشف کرد.   

وقتی فردی با شخصیت و تیپ آرس  باشد مدام دیگران را مقصر میداند ، پسر آراسی میگوید پدرم به من کمک نکرد ومن ... مقصر پیدا کردن راحت ترین کار است !

خانم های اتنا آی کی یو خوبی دارند اما ای کی یو پائین است و درست است سخت ازدواج می کنند اما زنان خوبی برای  همسرانشا ن هستند و خوب نگهش میدارند!

کم نیستند زنانی که همین مردان آرسی را چنان نگه میدارند که تمام حسا ب  وکتاب خانه را مدیریت میکنند. مدام در خدمت خانواده همسر هستند و دوستان را کنار گذاشته وخانواده میشود بهترین دوستانش و خلاصه زندگی شیرین میشود!

 

 باید قبول کنیم که بلد نیستیم حقمون را بگیریم ،نه با فحش و کتک کاری، بلکه با دانش و شعور، همیشه میگیم حق ما بیشتر از این  ها است !چرا که تلاش میکنیم و لی به هدفها و آرزو هایمان نمی رسیم !

چرا ؟چون نمی توانند خودشان را خوب معرفی کنند و نمی توانند آن طور که شایسته و بایسته است نظرات و طرح ها و برنامه هایشان را اجرا نمایند ! و این آموزش می خواهد .

پیشنهاد من رفتن و دیدن یک دوره شخصیت شناسی است که یاد بگیریم :

چگونه دیگران را متقاعد بسازیم

استعداد تحصیلی و شغلی خود را بفهمیم

روابط عاطفی بهتری داشته باشیم

چگونه یک زندگی آرام داشته باشیم

و در کل به ما کمک میکند بهتر خودمان را بشناسیم و لیاقت های خود را پیدا کنیم .

ما باید بدانیم در این دینا هیچ کس نیست به ما کمک کند جزخودمان

اگر نگران فرزندانتان هستید و شخصیت  های گونا گون را میشناسید  ودر وجود  فرزندتان  ،آنها را می بینی از کلماتی مانند دقت کن ، حواست رو جمع کن  و... دست بردارید اگر اومی توانست حواسش را جمع می کرد و لازم نبود ما به اوگوشزد کنیم!

پدرو مادر توانمند ، پدر مادر نگران نیستند !

پدر مادر آگاه هستند !

و من پیشنها د می کنم حتما سری به مؤسسه ذهن موفق بزنید و در کلاسهای این مؤسسه خانم دکتر فتاحی و آقای میر احمدی شرکت کنید.(02166425154)

 

باور کنید در پایان  یاد گیری این آموزشها به خود می گوئیم :

ای کاشکی زود تر این موارد را می دانستیم

 در انتها داستان زیبایی هست  که  مردی در سن 70 سالگی  در رشته پزشکی قبول می شود و همه می گویند  تو تا فارغ التحصیل شوی، 80 ساله خواهی بود ولی او میگوید :

 من چه پزشکی بخوانم و چه نخوانم 80 ساله خواهم شد پس چه بهتر آن طور زندگی کنم که دوست دارم!

یا حق

جعفر صابری

 

 

   مهدی سهیلی  

نیم شب همدم من دیده ی گریان من است
ناله ی مرغ شب از حال پریشان من است
 
در همه عمر دمی خاطر من شاد نبود
گریه انگیز تر از مهر من آبان من است 

خنده ها بر لب من بود و کس آگاه نشد
زین همه درد خموشانه که بر جان من است

به بهارم نرسیدی،به خزانم بنگر
که به مویم اثر از برف زمستان من است
 
غافل از حق شدم و قافله ی عمر گذشت
ناله ام زمزمه ی روح پشیمان من است

گر به سرچشمه ی توحید رسم جاویدم
ورنه هر لحظه ی من نقطه پایان من است

در بر عشق بسی دم زدم از رتبت عقل
گفت خاموش که او طفل دبستان من است

دکتر جعفر صابری...
ما را در سایت دکتر جعفر صابری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jafar-saberio بازدید : 300 تاريخ : شنبه 6 بهمن 1397 ساعت: 18:26