جعفر صابر/گربه

ساخت وبلاگ

گربه

 

 جعفر صابری/گربه

 

 

 

با سرو صدای همسایه آمدم بیرون و متوجه شدم یکی از همسایه هایمان که میگفت : آقا این گربه های شما اینجا را کثیف میکنند و ما میترسیم بخصوص این شبهای احیا وقتی میاییم اینها تو دست و پای ما هستند و... همکارم آرام و شمرده گفت : این گربه  تازه زایمان کرده و چهارتا هم بچه داره ما دلمون سوخت رفتیم براش یه مقدار خوراکی تهیه کردیم ... چشم شما ببخشید آشغال های مانده را من خودم جمع می کنم ... ولی خانم همسایه باز توضیح میداد که اینا نجس هستند و ...من به فکر فرو رفتم و علی رغم  اینکه مطلب تربیت را برای سرمقاله جدید آماده کرده بودم تصمیم گرفتم در خصوص انسانیت به باد رفته مطلبی بنویسم،بنویسم که چرا وقتی ساعت ها دست نیاز خود را به سوی آسمان دراز میکنیم حاجتمان برآورده نمی شود؟ چرا وقتی حاجتی داریم رو به خدا مینشینیم و خدا خدایا می کنیم و به یاد م آمد که در قرآنآیهای هم هست که به صراحت می گوید: ایبشر وقتی  گرفتاری حتی در بستر به پهلو می خوابی و در همه حال مرا یاد می کنی اما زمانی که حاجت روا می شوی فراموش میکنی! شب های عزیز قدر را به احیا نشستیم و قرآن بر سر گرفتیم و سحر بعد از سحری مفصل خوابیدیم و حتی دولت هم ساعت کار های اداری را یکی  دو ساعتی برای آسایش ما روزه داران گرامی به تعویق انداخت، بی آنکه بدانیم آن کشاورز و یا کارگر زحمت کش چگونه با زبان روزه این ساعت را در زیر نور خورشید کار کرده ! ما روزه  گرفتیم  تا درد گرسنگی یا تشنگی را بچشیم اما آیا چشیدیم؟

با را ه به عظمت خدا وند اندیشیده ایم که چقدر رحمان و رحیم است و ما چگونه انسانهایی هستیم و چقدر رحمانیت خدا را در خود تقویت نموده ایم  ما که دلمان برای گرسنگی یک گربه ای نمی سوزد ،ما که درد همسایه را نمیبینیم و...

 

وقتی بلایی ناظل می شود شادمانیم که خود یا عزیزانمان جان سالم بدر بردیم  و به یاد انسانهای دیگر نیستیم چگونه نام زیبای انسان را بر خود می نهیم . وای برما !

 هر سال بعد از شب های قدر تعداد زیادی از قر آن های امامزاده محلمان را باید به کارخانه مقوا سازی بدهیم چرا که جماعتی ان را باز کده بر سر خود می گزارند و دست به صوی آسمان می نمایند تا حاجت بگیرن وای کاش بجای خیر شدن به اسمان به کنار دستمان مینگریستیم و میدیدم برادر یا خواهر یا همین انسان کنار دستمان را شاید به را حتی می توانستیم به آرزویش برسانیم و دردش ا در مان کنیم ، ای کاش باور می کردیم که هر کدام از ما نماینده خدا هستیم بر روی زمین و خدا به ما توانایی های داده تا اشرف مخلوقات باشیم ... ای کاش می دانستیم خاموش کردن چراغ ها نه برای این است که اشکهایمان را کسی نبیند بلکه برای آن است تا آبری انسانی را در تاریکی دریابیم!چند هزار خانه مسکونی در تهران یا کلانشهر ها هست که خالی می باشد و چقدر انسان آبرو دار است که تنها بدلیل مشکل مسکن در همین شبها دست به دعا برداشته بود! چرا باور نداریم که درد هایی مانند سرطان  به جان مان افتاده درد بی خیالی است! وای بر ما که ناله گربه مادری را نمی شنویم و اشک مادر زجر کشیدهای را نمی بینم وای به ما که زانوان لرزان زن آبرو داری را کنار خیابان نمی بینم وای به ما که اشک میریزیم و اشک دوستانامان را نمی بینیم!خدایا ما  خود مان چه می کنیم!وای بر زنان و مردانی  که بعد از سالها زندگی به یک دیگر بد دهنی می کنند و پرده های معرفت را به راحتی میدرند و برای هیچ و پوچ زندگی مشرکشان را به فنا میکشند ! خدا وندا کاش می دانستیم این ایام چه چیز هایی را سرنماز زمزمه می کردیم و می گفتیم!

بیش از هر کس سخنم با تو برادر دینی است که سخت گرفتاری همسر بیمار یا فرزند بیماری داری گره در کارت افتاده و کمتر نتیجه تلاشت را می بینی بدان که باید بیشتر در خود و نیاتت بنگری و بدان که خدا دوستت  دارد که به فکر می اندازدت تا بسیار  یادش کنی !

با ماشین گرانقیمت خوددر مقابل هر زنی می استی تا به او خدمت نمایی و به مقصدش برسانی بی خبر از اینکه  ناموس تو نیز در همین خیابان ها خواهد ایستاد!

برادر بدان که اگر هرزگی من یا تو نباشد هرزه ای بوجود نخواهد آمد ! برادر بدان این جهان دار مکافاتست و اگر خود را بفریبی فریفته خواهی شود ! دوستی از آنچه در خیابانهای شهر میگزرد میگفتو دیگری از شبکه های اجتماعی و ... من تنها می گویم چه مرگ های سختی در انتظار بعضی ها نشسته و چه روزگار درد ناکی را شاهد خواهند بود زنان و مردانی که یادشان رفته انسان هستند !نه همین لباس زیباست نشان آدمیت!

عزیزی میگفت  خدا را شکر ما که چیزی برای خد مت به خلق خدا ندداریم  ! شاید هم اگر داشتیم مثل خیلی های که دارند می شدیم و به کسی کمک نمی کردیم .  درغ گو هم دشمن خداست به قول معروف خدایا به ما که رحم نمی کنی دکه دوسسات هستیم و خودت در حق ما دشمنی کرید و چقدر دشمن داری ای خدا!

 و من از زبان زندیاد احمد شاملو می گویم که:

 

دکتر جعفر صابری...
ما را در سایت دکتر جعفر صابری دنبال می کنید

برچسب : جعفر,صابرگربه, نویسنده : jafar-saberio بازدید : 242 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 14:07